این روزها
سلام
یکم از این روزهامون بگم
اول این که بالاخره موفق شدم رنگ ها رو کامل بهت یاد بدم
از یک تا ده هم تقریبا نوشتنشو یاد گرفتی
دارم سعی میکنم شماره تلفن خونه رو هم بهت یاد بدم
نقاشی کشیدنت هم خیلی بهتر شده
کتاب های رنگ آمیزی هم خیلی تمیزتر از قبل رنگ میکنی
یهو زد به سرم برات آبرنگ گرفتم
خیلی خوشت اومد منم بعد از سال ها تونستم با آبرنگ چندتا نقاشی بکشم
احساس خوبی بهم میده
نمیدونم چرا زودتر برات نگرفتم
دیروز بهت گفتم آیلین یه لحظه آینه ات رو بده
چون تازه خریدیش وخیلی دوسش دادی از خودت دور نمیکنی
خیلی جدی گفتی : متاسفم مامان یه وقت خرابش میکنی
حالا قیافه منو تو اون لحظه تصور کن
روزی چندبار خونه رو پر میکنی از قابلمه و قوری و ظرف و ظروف اسباب بازیت
میگم آیلین خواهش میکنم خودت اسباب بازی هاتو جمع کن
میگی مگه من مامان توام که خونتو تمیز کنم.
آیلین جونم در این لحظه 3 سال و 3 ماه سن دارد.