آيلين آيلين ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

هديه اي از طرف خدا

آیلین

آیلین و پیش دبستانی

مدت خیلی طولانی از آخرین پستی که گذاشتم میگذره،تو این مدت آیلین ما کلاس نقاشی رفت و حتما عکس چندتا از نقاشی هاشو اینجا میذارم و اینکه الان دیگه دخترمون میره پیش دبستانی و خیلی مشتاقه و علاقه زیادی نشون میده تا ساعت 12 تو مدرسه است که صبح ها با باباش میره و ظهر ها هم من میرم دنبالش تو راه برگشت به خونه با هیجان از کارهایی که تو مدرسه انجام دادن و از بقیه بچه های تعریف میکنه و اینکه خیلی خوب با مدرسه رفتن کنار اومد و اصلا بهونه نمیگیره و خیلی راحت ازمون جدا شد روز جشن شکوفه ها به زور از خواب بیدارش کردیم و هنوز هم شب ها دیر میخوابه خیلی هیجان داشتم ،انگار همین دیروز بود که مادرم دستمو ...
13 مهر 1395

این روزها

سلام یکم از این روزهامون بگم اول این که بالاخره موفق شدم رنگ ها رو کامل بهت یاد بدم از یک تا ده هم تقریبا نوشتنشو یاد گرفتی دارم سعی میکنم شماره تلفن خونه رو هم بهت یاد بدم نقاشی کشیدنت هم خیلی بهتر شده کتاب های رنگ آمیزی هم خیلی تمیزتر از قبل رنگ میکنی یهو زد به سرم برات آبرنگ گرفتم خیلی خوشت اومد منم بعد از سال ها تونستم با آبرنگ چندتا نقاشی بکشم احساس خوبی بهم میده نمیدونم چرا زودتر برات نگرفتم دیروز بهت گفتم آیلین یه لحظه آینه ات رو بده چون تازه خریدیش وخیلی دوسش دادی از خودت دور نمیکنی خیلی جدی گفتی : متاسفم مامان یه وقت خرابش میکنی ...
27 آذر 1393

بعد از مدت ها سلام

عزیز دلم تولد 3 سالگیت هم گذشت برات آرزوی شادی و موفقیت و سلامت میکنم دختر کوچولوی مهربان من هر روز که میگذره و بزرگتر میشی خدا رو بیشتر شکر میکنم و ازش ممنونم به خاطر مهربونی و شادی و محبت و عشقی که من میدی خدا رو شکر که تو رو دارم ...
16 آذر 1393

برف بازی

  رقص برف و شوق رفتن تا رسيدن بر فرازش فاتحانه عشق ديدن                                                            قصه­ ی برف و زمستان است و بس 15 بهمن 92 ساعت 12 تو دمای 7- من و آیلین و برف بازی و خوشحالی...   ...
23 بهمن 1392

عکس زمستان 92

برای اولین باره که برف دیدی ! وقتی جلوی چشمم نباشی یعنی داری یه جایی از این کارا میکنی. خدا بیامورزه رژ گونه و ملافه ی تخت بیچاره. شانس آوردم روتختی نبود.   ...
3 بهمن 1392

28 ماهگی

عشق کوچولوی من بیست و سوم دی 28 ماهه میشی. 28 ماهگیت مبارک گلکم. آیلین عزیزم حدودا یک ماهی میشه که دیگه بدون پوشکی، خداروشکر این مرحله خیلی خیلی سخت هم پشت سر گذاشتیم. خدا میدونه که چقدر حرص خوردم،چقدر عذاب کشیدم. هفته ای یه بار فرش و موکت میشستم،چقدر با هام لج کردی. فقط بگم که هر جایی توی خونه که فکرشو کنی آبیاری کردی، از توی آشپزخونه و روی تخت بگیر تا پشت در اتاق ها و پشت مبل ها. خدا رو شکر اینم گذشت.ازت ممنونم عزیزم که باهام راه اومدی. آیلینم دو روزه که مریض شدی.تب و سرفه و آبریزش بینی... از چشمای قرمزت معلومه که چه حالی داری. اصلا طاقت ندارم تو این حال ببینمت،...
21 دی 1392

26 ماهگی

یک ماه دیگه هم گذشت و حالا فرشته ی کوچکم ٢٦ ماهه شده. خانم کوچولوی من ٢٦ ماهگیت مبارک.   آیلین جان تا این لحظه ٢ سال و ٢ ماه و ٥ روز و ١٢ ساعت و  ٤ دقیقه و ٢٠ ثانیه سن دارد.   ...
27 آبان 1392